مركز فرهنگ و معارف قرآن
در شرايط حساس فعلي كه دنياي كفر، هجوم وسيع و گسترده اي را عليه منافع مسلمانان در دستور كار قرار داده است، تحقق انسجام و همبستگي اسلامي بيش از هر زمان ديگري ضرورت پيدا كرده است. گرچه ميراث تاريخي صدها سال اختلاف و تفرقه و جنگ و نزاع فرقه هاي اسلامي، فضاي برادري و اخوت اسلامي را به شدت تيره و غبارآلود نموده است، ولي اين باعث نمي شود مسلمانان وظيفه و مسئوليت خود را فراموش كرده و مأيوس و نااميد، ضعف و زبوني امت اسلامي و تاخت و تاز دشمنان اسلام را نظاره نموده و از خود عكس العملي نشان ندهند.
نامگذاري سال1386، به عنوان سال اتحاد ملي و انسجام اسلامي از سوي مقام رهبري حضرت آيت الله خامنه اي، فرصت مغتنم و بستري خوبي فراهم نموده است تا دلسوزان اسلام، گام هاي مؤثرتري در جهت انسجام و همبستگي اسلامي برداشته، عزت و اقتدار از دست رفته مسلمانان را در پرتو آن جستجو نمايند.
از جمله آرمان هاي پيامبران الهي به خصوص پيامبر خاتم(ص) رفع نزاع و اختلاف و تلاش براي انسجام و همبستگي امت اسلامي بوده است؛ چنان كه در سوره بقره مي خوانيم: «كان الناس امه واحده فبعث الله النبيين و مبشرين و منذرين و انزل معهم الكتاب بالحق ليحكم بين الناس فيما اختلفوا فيه؛1 مردم ]در آغاز[يك دسته بيشتر نبودند]و تضادي در ميان آن ها وجود نداشت، تدريجاً جوامع و طبقات پديد آمد[سپس در ميان آنها اختلاف ]و تضادهايي[ به وجود آمد خداوند پيامبران را برانگيخت تا مردم را بشارت دهند و انذار كنند و كتاب آسماني را كه به سوي حق دعوت مي كرد بر آنها نازل نمود تا در ميان مردم در آنچه اختلاف داشتند، حكومت كنند.»
پيامبر خاتم(ص) دربدترين اوضاع و شرايط براي نجات و هدايت انسان ها مبعوث به رسالت گشت، دوره تاريك و سياهي كه به فرموده حضرت علي(ع): «اهل زمين، آن روز داراي مذاهب گوناگون و بدعت هاي مختلفي بودند، اختلاف و تفرقه بين اقوام و قبايل وجود داشت، گروهي خدا را به مخلوق او تشبيه مي نمودند و براي او دست و پا... قائل مي شدند و برخي نيز در اسم او تصرف مي كردند و... خداوند به واسطه پيامبرخاتم(ص) آنها را از گمراهي نجات داد2.»
در چنين اوضاع آشفته، پيامبر خاتم(ص) مبعوث به رسالت شد تا به جاي جامعه قبيله اي، امت واحده، به جاي فرهنگ عشيره اي، جهان بيني توحيدي، به جاي رقابت هاي منفي و افتخارات موهوم نژادي و قومي، اخوت و برادري اسلامي را به وجود آورد. آن بزرگوار در بين جامعه و مردمي نيمه وحشي و گرفتار در خرافات، قيام نمود و با تلاش خستگي ناپذير در اندك زماني جامعه الگو و نمونه ساخته و در كمترين زمان ممكن، قلمرو امتش را به شرق و غرب عالم آن روز، توسعه و گسترش داد و امپراطوران آن عصر و زمان را به زانو درمي آورد.
بدون شك يكي از عمده ترين عوامل موفقيت پيامبراعظم(ص) انسجام و همبستگي امت اسلامي بوده است كه در سايه ارشادات آن بزرگوار پديد مي آمد. حال اين سؤال مطرح است كه پيامبراكرم(ص) براي ايجاد انسجام و همبستگي از چه راهكارهايي بهره برد تا توانست از جامعه نيمه وحشي آن روز، امت واحده و بنيان مرصوصي پي ريزي نمايد و در برابر سيل مشكلات، ايستادگي نموده، تمام موانع را از سر راه بردارد؟ در اين نوشته سعي شده است به چند مورد از راهكارهاي انسجام اسلامي در سيره پيامبرخاتم(ص) اشاره شود:
پيامبر اكرم(ص) از جمله اهداف بعثت خود را تكميل فضايل اخلاقي اعلام نموده است: «من مبعوث شده ام تا فضائل اخلاقي را كامل كنم3.» لذا در طول حيات مباركش، اخلاق الهي و انساني را كاملا رعايت مي نمود. برخورد كريمانه، اخلاق نيكو و پرجاذبه آن بزرگوار، باعث جذب افراد شده، وسيله ابزاري براي انسجام وهمبستگي امت اسلامي و فرونشاندن اختلاف ها و نزاع ها مي شد. خداي سبحان مي فرمايد: «فبما رحمه من الله لنت لهم و لو كنت فظا غليظ القلب لانفضوا من حولك4؛ به ]بركت[ رحمت الهي، در برابر آنان نرم]و مهربان[ شدي و اگر خشن و سنگدل بودي، از اطراف تو پراكنده مي شدند.»
اخلاق و رفتار خوب پيامبر(ص) باعث شد كه خداي سبحان، آن بزرگوار را به عنوان اسوه حسنه معرفي نمايد: «لقد كان لكم في رسول الله اسوه حسنه ؛ به درستي براي شما در زندگي رسول خدا سرمشق نيكويي است،» از سوي ديگر، مخالفان سرسخت آن حضرت، هنگامي كه برخورد كريمانه آن بزرگوار را مشاهده مي كردند، نه تنها به صفوف دوستان وارد مي شدند، بلكه خود به مبلغان اسلام، تبديل مي گشتند؛ از جمله اين افراد غورث بن حارث است. وي هنگامي كه با شمشير عريانش در برابر پيامبر(ص) قرار مي گيرد، مي گويد: چه كسي تو را از دست من نجات مي دهد؟ پيامبر(ص) جواب مي دهد: «الله. با شنيدن كلمه الله، لرزه بر اندام او افتاده، شمشيرش به زمين مي افتد. پيامبر (ص) او را عفو نموده، آزادش مي نمايد. همين شخص هر جا مي رسد، مي گويد: از، نزد بهترين انسان آمده ام. 6
بنابراين از جمله موثرترين ابزاري كه در جهت گسترش اسلام و ايجاد انسجام و همبستگي نقش اساسي داشته است، اخلاق و رفتار پيامبر خاتم(ص) مي باشد. آن بزرگوار با برخورد اسلامي و انساني، شمعي مي شود و مسلمانان پروانه هايي كه اطراف وجود نازنين او جمع شده، كينه و كدورت را كنار مي گذارند و يك دست و يك صدا، در جهت گسترش اسلام و اهداف پيامبر (ص) تلاش مي نمايند.
از سياست هاي راهبردي پيامبر (ص) كه نقش اساسي در به وجود آوردن انسجام و همبستگي و توسعه و گسترش آن داشته است. پيوند اخوت و برادري است كه در سال هاي اوليه هجرت بين انصار و مهاجران، طبق دستور پيامبر (ص) منعقد گرديد. پيامبر اعظم(ص) طي جلسه و نشست عمومي، مسلمانان را مورد خطاب قرارداد و فرمود:«تاخوا في الله اخوين اخوين7؛ دو تا دو تا، با يكديگر برادر شويد.» خود آن بزرگوار نيز حضرت علي (ع) را در آغوش گرفته، او را به عنوان برادر خود در دنيا و آخرت معرفي مي نمايد:«انت اخي في الدنيا و الاخره .» 8
ايجاد عقد اخوت و پيوند برادري مثل ساير عملكردهاي پيامبر (ص) برگرفته از آيات قرآني است: چرا كه خداي سبحان مومنان را برادر يكديگر معرفي مي فرمايد:«انما المومنون اخوه فاصلحوا بين اخويكم و اتقوا الله لعلكم ترحمون9؛ مومنان برادر يكديگرند. پس دو برادر خود را صلح و آشتي دهيد و تقواي الهي پيشه كنيد كه مشمول رحمت او شويد.»
ابتكار عقد اخوت و برادري كه براساس نفي انگيزه هاي قومي، نژادي و زباني صورت مي گيرد، موثرترين وسيله و ابزار براي تحقق الفت، برادري و انسجام و همبستگي بين امت اسلامي به خصوص جامعه اي آن روز حجاز به حساب مي آيد.
بنابر اين دومين عامل كه باعث مي شود پيامبر خاتم(ص) ريشه هاي نزاع و اختلاف را نابود ساخته و در بين امت اسلامي، هماهنگي و انسجام به وجود آورد، پيوند برادري است كه بين مهاجران و انصار برقرار نمود.
از جمله راهكارهايي كه پيامبر اكرم (ص) براي تقويت انسجام و همبستگي ديني، سياسي و حكومتي استفاده نمودند، پيمان نامه هايي است كه بين مسلمانان و ديگران منعقد كردند. كه از جمله آن، پيمان نامه اي است كه در سال هاي آغازين هجرت، بين مسلمانان و ساكنان اطراف مدينه، منعقد گرديد. پيامبر اكرم(ص) با عقد قرارداد ياد شده بين گروه هاي گوناگون در مدينه و اطراف آن، روي نقاط مشترك تكيه نمودند و در واقع با زيركي خاصي، پايه هاي اوليه انسجام اسلامي و همبستگي سياسي و حكومتي را پي ريزي كردند؛ قراردادي كه در آن: حقوق اجتماعي تمام مسلمانان، اعم از مهاجر و انصار، قبايل درگير و يهوديان، منظور شد و تضمين گرديد. مفاد مندرج در قرارداد ياد شده، روحيه تعاون و همكاري بين انصار و مهاجران را به شدت تقويت نمود و خداي متعال و رسول خدا(ص) را به عنوان مرجع حل اختلاف و نزاع بين مسلمانان معرفي مي كرد در قسمتي از آن، چنين آمده است:
«مسلمان در برابر ظلم، تجاوز، توطئه و فساد، با هم متحد خواهند بود. هيچ مومني بدون اجازه ساير مومنان در جهاد في سبيل الله صلح نمي كند و صلح جز براي همگان اجرا نخواهد شد. تمامي گروه ها ]كه در جنگ مشغول اند[ به ترتيب وارد جنگ خواهند شد و جنگيدن به يك گروه ]دو مرتبه پشت سر هم [ تحميل نخواهد شد.»
حتي براي جلوگيري از جنگ و درگيري بين مسلمانان و يهوديان. در قسمتي از پيمان نامه، اين گونه پيشبيني شده است:«مسلمانان و يهوديان، امت واحد هستند و مانند يك ملت در مدينه زندگي خواهند كرد و هر دو بايد بر ضد كساني كه با اين قرارداد به مخاصمه برمي خيزند، مبارزه كنند. هر دو بايد با ياري يكديگر در برابر مهاجمان به يثرب بجنگند.» 10
ايجاد حس مشترك ديني و ملي، يكي از شاخصه هاي برجسته در پيمان نامه مدينه است كه طرف هاي مختلف آن را امضا نمودند و پاي بندي خود را نسبت به مفاد آن اعلام كردند.
در صدر اسلام به خصوص سال هاي اوليه آن، خصلت هاي جاهلي كه ريشه در تار و پود اعراب داشت، هر از گاهي مثل دمل چركين، سر درآورده، مشكلاتي را به وجود مي آورد. پيامبر خاتم(ص) از وسايل و حربه هاي گوناگوني استفاده مي نمود تا منفذهايي را كه به نحوي انسجام و همبستگي امت اسلامي را تهديد مي كرد، مسدود نمايد. كوچك ترين اختلاف و كدورتي كه ايجاد مي شد، سعي و تلاش پيامبر(ص) و ياران، سبب مي شد تا در ابتداي امر بين طرفين، صلح و آشتي برقرار شود.
هنگامي كه از پيامبر(ص) درباره آيه اخوت سؤال مي شود، مي فرمايد: مزد آن كسي كه در راه برقراري آشتي ميان مردمان بكوشد، برابر مزد كسي است كه در راه خدا پيكار كند. قرآن مي فرمايد: «وأصلحوا ذات بينكم و أطيعواالله و رسوله ان كنتم مؤمنين؛11 و خصومت هايي را كه در ميان شماست، آشتي دهيد و خدا و پيامبرش را اطاعت كنيد، اگر ايمان داريد.»
اصلاح ذات البين به معناي تحكيم پيوندها و از ميان بردن عوامل و اسباب تفرقه و نفاق است. در تعليمات اسلامي، اصلاح ذات البين به عنوان يكي از برترين عبادات معرفي شده است. حضرت علي(ع) در آخرين وصيتش به حسنين(ع) فرمود: «من از جد شما پيامبر(ص) شنيده ام كه مي فرمود: اصلاح رابطه ميان مردم از نماز و روزه يك سال برتر است.»12 علت اين همه تأكيد در مورد اصلاح ذات البين و برقراري آشتي، با كمي دقت روشن مي شود؛ زيرا عظمت و سربلندي يك ملت، جز در سايه تفاهم و تعاون ممكن نيست. اگر اختلافات كوچك، اصلاح نشود، ريشه دشمني تدريجا در دل ها نفوذ مي كند و يك ملت متحد را به جمعي پراكنده و آسيب پذير در مقابل هر حادثه اي مبدل مي سازد. به همين دليل بعضي از مراحل اصلاح ذات البين شرعا واجب و حتي استفاده از امكانات بيت المال براي تحقق آن مجاز است13.
در جنگ احد عده اي از صحنه جنگ و جهاد فرار كردند و اين امر، شائبه و احتمالي را به وجود آورد كه شايد عده اي، افراد فراري را سرزنش و ملامت كنند و در نتيجه، كينه و كدورت به وجود آيد و سبب اختلاف و تفرقه در صفوف مسلمانان شود. خداي سبحان، به پيامبر(ص) دستور داد: «فاعف عنهم و استغفر لهم و شاورهم في الأمر فاذا عزمت فتوكل علي الله ان الله يحب المتوكلين؛14 پس آنها را ببخش و براي آنها آمرزش بطلب و در كارها، با آنان مشورت كن؛ اما هنگامي كه تصميم گرفتي، ]قاطع باش و[ بر خدا توكل كن؛ زيرا خداوند متوكلان را دوست دارد.»
از اهداف مهم اين تصميم، جلوگيري از اختلاف و تفرقه بين مسلمانان است. اگر با افراد فراري برخورد نرم و ملايم همراه با گذشت صورت نمي گرفت، احتمال وجود داشت كه آنان عقده اي شده و از جمع و جرگه مسلمانان خارج شوند؛ ولي برخورد كريمانه پيامبر(ص) باعث مي شود آنها دوباره به آغوش امت اسلامي باز گردند؛ با اين تفاوت كه در وجدان خود، عملكردشان را سرزنش و ملامت مي كردند.
مساجد و عبادتگاه ها از جمله امكان مقدس و داراي جايگاه خاص و ويژه اي هستند كه راجع به ساخت و ساز، و حفظ و نگهداري آنها، تأكيد فراوان شده است؛ ولي اگر ساخت و ساز مسجدي با انگيزه هاي منافقانه صورت گرفته باشد و سبب اختلاف و تفرقه در بين امت اسلامي شود، به شدت با آن مبارزه و مقابله صورت مي گيرد.
از اين رو، مسجد ضرار كه با هدف و انگيزه ضربه زدن به انسجام مسلمانان، تأسيس و پايه گذاري شده بود، به دستور خداي سبحان، ويران شد تا از يك سو عوامل نفاق، نابود گردد و از سوي ديگر ارزش و جايگاه انسجام و همبستگي بيان شود: «والذين اتخذوا مسجدا ضرارا و كفرا و تفريقا بين المؤمنين و ارصادا لمن حارب الله و رسوله من قبل و ليحلفن ان اردنا الا الحسني و الله يشهد انهم لكاذبون؛15 ]و گروهي ديگر از آنها[ كساني هستند كه مسجدي ساختند براي زيان رساندن ]به مسلمانان[ و ]تقويت[ كفر و تفرقه افكني ميان مومنان و كمينگاه براي كسي كه از پيش با خدا و پيامبرش مبارزه كرده بود. آنها سوگند ياد مي كنند كه جز نيكي نظري نداشته ايم، اما خداوند گواهي مي دهد كه آنها دروغگو هستند.»
قبل از ظهور اسلام، مسائل قومي، نژادي، زباني و... به شدت مطرح و در صحنه هاي مختلفي ظهور مي نمود، ولي پيامبر اكرم(ص) مبارزه جدي عليه مسايل قومي و نژادي كه عامل عمده اختلاف و تفرقه به حساب مي آمد، سازماندهي نمود فرمود: «هيچ قومي بر اقوام ديگر، هيچ نژادي بر نژادهاي ديگر و... فضيلت و برتري ندارد؛ چرا كه همه از نسل آدم و حوا هستند و آدم نيز از خاك خلق شده است. تنها تقوا و پاك دامني است كه باعث فضيلت و كرامت انسان ها مي شود: «ان اكرمكم عندالله اتقاكم.»16
پيامبر اكرم(ص) در راستاي مبارزه جدي با مسائل نژادي و طبقاتي، زينب بنت جحش را به ازدواج زيد، غلام آزاد شده در مي آورد؛ جوير فقير و سياه پوست را به خواستگاري زلفا، دختر زياد بن لبيد انصاري مي فرستد؛ زيد بن حارثه را به فرماندهي سپاه اسلام منصوب مي نمايد و بلال حبشي را به عنوان مؤذن، مقام و منزلت مي دهد و درباره سلمان فارسي، جمله معروف «سلمان منا اهل البيت17» را مي فرمايد و ابولهب را كه از بزرگان مكه به حساب مي آمد، از زبان قرآن اين گونه سركوب مي كند: «تبت يدا أبي لهب و تب؛18 بريده باد هر دو دست ابولهب.» در هر حال، مبارزه با تعصبات قومي و نژادي از جمله مؤثرترين راهكارها و ابزاري است كه پيامبر اكرم(ص) براي ايجاد انسجام و همبستگي در آن روزگار استفاده و بهره برداري نمود.
د) مبارزه با ظلم و بي عدالتي
حاكميت ارزش هاي دروغين دوران جاهليت و تعصبات قومي، نژادي و... تأثير مستقيم در نحوه استفاده و بهره برداري از امكانات مادي و معنوي و رسيدن به مقام و منصب دارد. در نقطه مقابل، عده كثير ديگري، مورد ظلم، بي عدالتي و بي مهري قرار مي گيرند كه خود كينه ها و عقده هاي فراواني در پي خواهد داشت.
پيامبر اكرم(ص) براي مبارزه با چالش ظلم و بي عدالتي، اصل عدالت و مساوات را مطرح نموده، از زبان قرآن مي فرمايد: «وأمرت لاعدل بينكم؛19 من مأمور شده ام تا در بين شما عدالت را ]چه در قضاوت و داوري و چه در حقوق اجتماعي[ برقرار كنم.» و در جاي ديگر مي خوانيم: «قل أمر ربي بالقسط؛20 بگو پروردگارم به رعايت قسط ]و عدالت[ به من فرمان داده است.»
پيامبر اكرم(ص) در مواردي چون: قضاوت و داوري، عزل و نصب افراد و اشخاص، تقسيم بيت المال و غنايم، حتي صحبت كردن و نگاه نمودن به افراد و... عدالت را رعايت مي كرد كه هر كدام مي تواند درس و عبرتي باشد براي كساني كه خود را پيرو آن بزرگوار مي دانند؛ به خصوص آنان كه اداره امور مسلمانان و بيت المال را در دست دارند، بيش از هركس ديگري بايد در رعايت اصل عدالت، تقوا و پاكدامني، جديت به خرج دهند.
اصل مبارزه با ظلم و بي عدالتي و رعايت مساوات و برابري از سوي پيامبر اكرم(ص) باعث جذب و دل گرمي توده هاي مردمي مي شود؛ توده هايي كه ثقل و سنگيني مشكلات جامعه بر دوش آنان بود، ولي هنگام استفاده و بهره برداري از امكانات، مورد بي مهري قرار مي گرفتند.
خلاصه سخن اينكه از جمله اهداف پيامبران الهي به خصوص پيامبر خاتم(ص) تثبيت انسجام و همبستگي در بين امت بود و براي رسيدن به اين هدف از ابزار و وسايل گوناگوني استفاده و بهره برداري نموده، تلاش هاي زيادي را سازماندهي مي كردند، رويدادهاي تاريخي صدر اسلام در عرصه هاي سياسي، فرهنگي و... گواه صادق مطالب يادشده است.
با تمام تأكيدات كه آيات قرآن و سيره پيامبر(ص) راجع به انسجام و همبستگي داشته و امت اسلامي را به رعايت آن و دوري از تفرقه و نزاع، سفارش نموده است، امت اسلامي به فرقه هاي گوناگون تبديل و ثمره شوم آن، از دست دادن عزت و عظمت امت اسلامي گرديده است. كشورهاي اسلامي براي حفظ منافع محدود و زودگذر، منافع دنياي اسلام و امت اسلامي را قرباني نموده، حتي با دشمنان اسلام و قرآن همدست مي شوند تا رقباي خود را از صحنه خارج كنند؛ اما فراموش كرده اند كه: «و لن يجعل الله للكافرين علي المؤمنين سبيلا21؛ خداوند براي كافران راه سلطه بر مؤمنان قرار نداده است.»
اگر در متون ديني، علما و دانشمندان به عنوان وارثان انبيا و پيامبر مطرح اند، بدون ترديد وراثت ياد شده در عمل به دستورات ديني معني پيدا مي كند؛ يعني علما و دانشمندان در قدم اول با تلاش و جديت اصول و ارزش هاي الهي و انساني را درك كرده، پاي بندي اعتقادي و عملي خود را نسبت به آن نشان دهند. آنگاه جامعه و امت اسلامي را با ارشاد و راهنمايي و امر به معروف نهي از منكر، با معارف اسلامي و انساني آشنا سازند و زمينه هدايت و نجات آنها را فراهم سازند و اگر چنين كنند، وارثان واقعي پيامبران بوده و به آيات قرآن عمل كرده اند كه مي فرمايد: «يا ايها الذين امنوا اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و لا تبطلو أعمالكم؛22 اي كساني كه ايمان آورده ايد، خدا و رسولش را اطاعت و پيروي نماييد و اعمالتان را باطل نكنيد.»
ولي در شرايط فعلي عده اي از عالم نماهايي كه در دام شياطين افتاده اند و با حربه دين شناسي، مسائل قومي، نژادي و مذهبي را دامن زده، با تكفير و تفسيق اين و آن، اختلاف را دامن مي زنند، بدون شك راه خطا را در پيش گرفته اند و مصداق آيه اي هستند كه مي فرمايد: «و ما كان لمؤمن و لا مؤمنه اذا قضي الله و رسوله أمرا أن يكون لهم الخيره من أمرهم و من يعص الله و رسوله فقد ضل ضلالا مبينا؛23 هيچ مرد و زن با ايماني حق ندارد هنگامي كه خدا و پيامبرش امري را لازم بدانند، اختياري ]در برابر فرمان خدا[ داشته باشند و هر كسي كه خدا و رسولش را نافرماني كند، به گمراهي آشكار گرفتار شده است.»
چه معصيتي و نافرماني بالاتر از اينكه علما و دانشمندان جهان اسلام با حكام و سياستمداران، هم دست شوند و با اعمال و رفتار خويش، امت اسلامي را از اسلام و ارزش هاي اسلامي روي گردان نموده، زمينه حضور دشمنان اسلام و تسلط آنان را بر كشورها و سرزمين هاي اسلامي فراهم سازند.
سران كشورهاي اسلامي به جاي تمسك به حبل الله، به سوي قدرت هاي بزرگ دنيا دست دراز كرده و از آنها استمداد و ياري مي طلبند! به جاي اينكه اختلاف را به قرآن و سيره نبوي عرضه كنند و در پرتو اخوت و برادري ديني، مشكلات را حل و فصل نمايند، دست به دامن دشمنان اسلام مي زنند و زمينه حضور آنها را در كشورهاي اسلامي فراهم مي كنند، به جاي حمايت از مستضعفان، با آمريكا و اسرائيل مذاكره نموده، هزينه هاي جنگي آنها را كه عليه مسلمانان سازماندهي شده است، تأمين مي كنند و در طرف مقابل حتي شركت در مجالس دعا براي پيروزي حزب الله لبنان را جائز نمي دانند. اين گونه طرز تفكر، يقينا مصداق اين جمله معروف است كه: «اذا فسد العالم فسد العالم.» و در واقع بوي تعفن چنين انسان هاي بي هويت است كه اهل بهشت را آزار مي دهد.
مردم دنياي اسلام كه خدا، دين، كتاب، قبله و پيامبرشان يكي است، مي توانند مسائل جزئي و اختلاف برانگيز را كنار زده، يك بار ديگر پيوند برادري صدر اسلام را احيا و زنده كنند و در پرتو آن، مجد و عظمت از دست رفته را، دوباره به دست آورند.
1- سوره بقره، آيه 213
2- نهج البلاغه، خطبه .1
3- مستدرك الوسايل، محدث نوري، قم، مؤسسه آل البيت، چاپ اول، 1408 ق.ج11، ص187
4- سوره آل عمران، آيه 159
5- سوره احزاب، آيه 21
6- مستدرك الحاكم، محمد بن محمد الحاكم نيشابوري، بيروت، دارالمعرفه، بي نا، 1406 ق، ج 3، ص .29
7- سيره النبي، ابومحمد عبدالملك ابن هشام، بي جا، مكتبه محمد بن صبيع و اولاده، بي نا، 1383 ق، ج 2، ص .351
8- همان.
9- سوره احزاب، آيه .10
10- فروغ ابديت، جعفر سبحاني، قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، چاپ ششم، 1370 س، ج 2، ص .261
11- سوره انفال، آيه .1
12- نهج البلاغه، نامه .47
13- ر. ك تفسير نمونه، ج 7، ص .79
14- سوره آل عمران، آيه .159
15- سوره توبه، آيه .107
16- معدن الجواهر، ابي الفتح كراجكي، قم، مهر استوار، چاپ دوم، 1394 ق، ص .21
17- بحارالانوار، ج 22، ص 326
18- سوره مسد، آيه .1
19- سوره شوري، آيه .15
20- سوره اعراف، آيه 29
21- سوره نسا، آيه .141
22- سوره محمد، آيه .33
23- سوره احزاب، آيه .36